- شفقنا اقتصادی - https://eco.shafaqna.com -

۲ میلیون تومان؛ حداقل هزینه پوشاک شب عید

شفقنا زندگی- الیزا ذوالقدر: به سختی می توان قدم برداشت. در هر گوشه میدان بساطی پهن است. از آجیل تا مانتو. زن و مرد پشت بساط های دستفروشان نشسته اند و در این شلوغی های روزهای پایان سال به دنبال لقمه ای روزی حلال هستند. از ابتدا تا انتهای میدان که بروی می توانی همه خریدهایت را بکنی آن هم با قیمتی بسیار کمتر از مغازه های سمت دیگر پیاده رو. همه چیز اینجا ارزانتر است اما در عین حال ممکن است برخی از اجناس کیفیتی بسیار پایین داشته باشند.

به گزارش خبرنگار شفقنا زندگی، ساعت هفت و سی و پنج دقیقه صبح است. رنگ های متنوع تیشرت های مردانه چشم نواز است. تیشرت هایی با قیمت ۱۲هزار تومان و با سایز بندی و رنگ بندی. خانمی در حال خرید است. برای همسرش یکی را بر می دارد و با فروشنده بر سر سایز تیشرت صحبت می کند. از فروشند می پرسم دائم همانجاست؟ که می گوید “نه. فقط از ساعت ۶تا۹صبح هستم. بعد از آن شهرداری اجازه نمی دهد.” خانم خریدار بالاخره موفق می شود تیشرتی به سایز همسرش بخرد. می پرسم از قیمت و کیفیت جنسی که از دستفروش های می خرید راضی هستید؟ می گوید: قیمت هایشان از مغازه ها بهتر است. همین تیشرت را در مغازه به قیمت کمتر از ۳۰هزار تومان  نمی توان پیدا کرد. تنها مشکل خرید از اینجا این است که اگر سایز نباشد دیگر امکان تعویض ندارد.

اما دستفروش های میدان هفت تیر در ساعت های دیگری از روز هم در همانجا هستند. گویا میدان را بین خودشان ساعتی کردند و هر کدام در ساعت مشخصی بساطشان را پهن می کنند.

ساعت ۸ شب است. خانمی که بر سر بساط کفش های کودکانه ایستاده در پاسخ به این سوال که چرا به جای مغازه از اینجا خرید می کند می گوید: “ای بابا ۸۰۰هزار تومن عیدی دولت که کفاف خرید کفش ۲۰۰و ۳۰۰هزار تومنی را نمی دهد. به بچه هم تا کی می توان گفت ندارم. بالاخره بچه است. این روزهای عید دلش کفش و لباس نو می خواهد. باید یک جوری دخلمان را با خرجمان تراز کنیم تا به همه خریدها برسیم.”

جلوتر بساط روسری و شال های نخی و مجلسی پهن است. شلوغ است و هر کس شال و روسری ای به دست دارد و بالا و پایینش می کند. فروشنده از کاسبی اش راضی است و می گوید همین شب های عید می توانیم کمی کاسبی کنیم وگرنه روزهای دیگر سال که بازار خراب است و کمتر کسی قدرت خرید دارد.

این موضوع را از زبان رییس اتحادیه پوشاک تهران نیز می توان به گونه ای دیگر شنید:  در طول سال مصرف پوشاک ایرانی حدود ۳۵درصد و مصرف پوشاک خارجی حدود ۶۵درصد است اما این نسبت در پایان سال با ورود قشر کم درآمد به بازار خرید تغییر می کند.

به گفته ابوالقاسم شیرازی، اقشار آسیب پذیر و افرادی که سطح درآمدی کمتری دارند معمولا در اواخر سال پوشاک و البسه موردنیاز خود را خریداری می کنند و اقدام به خرید این قشر در ایام پایانی سال مصرف پوشاک ایرانی را می تواند تا ۵۰درصد تغییر دهد.

از شلوغی های خیابان مغازه های آن سوی پیاده رو کمتر بهره ای برده اند.

به یکی از مغازه ها داخل می شوم و از فروشند در مورد اوضاع بازار و و کاسبی سوال می کنم. می خندد و می گوید: هنوز بعضی از اداره ها عیدی کارمندان و کارگرانشان را پرداخت نکردند بعد شما انتظار دارید که وضع کاسبی ما خوب باشد؟

می گویم اما تعداد مشتری های مغازه آنقدرها هم کم نیست. جواب می دهد: بیشترشان صرفا تماشاچی هستند. می آیند؛ قیمت ها را می بینند و می روند.

نگاهی به مانتوها و قیمت های سردستشان گویای خیلی چیزهاست. یک مانتوی معمولی و تقریبا مجلسی قیمتی حدود۱۷۰تا ۳۰۰هزار تومان دارد. این میزان را باید در کنار قیمت اجناس دیگر مانند کفش و کیف و روسری گذاشت که حول و حوش ۵۰۰تا۶۰۰هزار تومان خواهد شد و این تنها خرید بخشی از پوشاک یکی از اعضای خانواده است.

طبق روال هر ساله مغازه های اجناس مردانه از رونق باز هم کمتری برخوردارند. یکی از فروشنده های این مغازه ها می گوید: آقایان ترجیح می دهند از خریدهای خودشان صرفنظر کنند تا بتواند پوشاک بقیه خانواده را فراهم کنند.

خرید یک شلوار مردانه با جنس متوسط و دوخت نسبتا مقبول به هزینه ای حدود ۱۰۰تا۲۰۰هزار تومان نیاز دارد و کت و شلوار بین ۵۰۰هزار تا یک میلیون تومان. پیراهن را می توانی با قیمتی در حدود ۴۰تا ۷۰هزار تومان و کفش را با هزینه ای در حدود ۱۲۰هزار تا ۲۵۰هزار تومان پیدا کنی. مسلما اجناسی با قیمت های بسیاری پایین تر و یا بسیار بالاتر از این هم در بازار وجود دارد اما قیمت های ارائه شده برای اجناسی در حد متوسط و متناسب با نیازهای معمول یک خانواده با درآمد متوسط است.

“خریدهای عید آنقدر زیاد است که کمتر حقوق بگیری توان پرداخت همه این هزینه ها را دارد.” این موضوع را یکی از کارکنان ارتش می گوید و ادامه می دهد: خانم و فرزندان من ترجیح دادند به جای پرداخت هزینه های کلان خرید مانتو و پوشاک با خرید پارچه و خیاط خانگی نیازهایشان را تامین کنند. البته ناگفته نماند به خاطر شرایط محیطی محل زندگی ما قیمت خدماتی مانند خیاطی و … پایین تر از سایر جاهاست و به همین دلیل خرید پارچه و خیاطی برای ما به صرفه تر است وگرنه با قیمت های سرسام آوری که این روزها خیاط ها برای هر دست لباس می گیرند کمتر کسی توان پرداخت چنین هزینه هایی دارد.

او می افزاید: “با هرکسی هم که وضع مالیش در سطح ما هست حرف می زنیم از اوضاع مالی و نبود قدرت خرید مایحتاج عید می نالد.”

وحید طلافروش است و از وضعیت اقتصادی به شدت گلایه  دارد. می گوید: هیچ سالی وضعیت مردم اینگونه نبوده و اینقدر بازار کساد نشده بود. قدرت خرید مردم به شدت افت کرده و کمتر کسی توان پرداخت هزینه های سرسام آور عید را دارد.

در مترو صدای دستفروش ها بلندتر از همیشه است. در کنارم مرد میانسالی در حال صحبت با دوستش هست که مثل بیشتر حرف های این روزها حول مسائل اقتصادی می گردد. گویا نامش احمد است و کارگر خدماتی یک شرکت. می گوید: “مگر امروز پانزدهم ماه نیست. هنوز حقوق بهمن و عیدی را به ما ندادند. جیب روسای شرکت پر است و خبر از حال ما ندارند.” سرش را پایین می اندازد و تا پایان راه دیگر کلمه نمی گوید. تنها هر چند دقیقه یک بار صدای آهش در گوشم می پیچد.

مجتبی محکم اقتصاددان به وجود نارضایتی در میان مردم اشاره می کند و به خبرنگار شفقنا می گوید: قدرت اقتصادی مردم در مقایسه با سال های گذشته در همین روزها بسیار تحلیل رفته و مردم نمی توانند مانند سال گذشته خرید کنند.

وی با بیان اینکه گرچه ممکن است که تعداد افرادی که در بازارها و مراکز خرید تردد می کنند زیاد باشد اما تعداد خریدهایی که صورت می گیرد نسبت به سال گذشته کمتر است، می افزاید: توانایی خرید مردم کاهش یافته است هرچند دولت اعلام می کند که مثلا نرخ تورم در یک سال گذشته تک رقمی بوده اما این با واقعیاتی که مردم می بینند، فاصله دارد.

محکم در پاسخ به این سوال که آیا این رسانه ها نیستند که احساس کاهش قدرت خرید را به صورت غیر واقعی در مردم دامن می زنند، می گوید: ما با آمارهای واقعی مواجهیم رسانه ها نمی توانند مسائل اقتصادی را که ملموس هستند جور دیگری نشان دهند. در واقع در توانشان نیست. مردم هم این مسائل را متوجه می شوند و نمی توان آنها را فریب داد.

این روزنامه نگار قیمت سکه را مثال می زند و خاطرنشان می کند: ابتدای امسال قیمت سکه حدود یک میلیون و ۲۰۰هزار تومان بود. اما این روزها قیمت سکه از مرز یک میلیون و ۶۰۰هزار تومان گذشته است. یعنی به اندازه یک سوم یا حدود ۳۳درصد قیمت سکه بالا رفته است. سکه یک نماد یا شاخص است و می توان پیش بینی کرد که بقیه اجناس هم کمتر یا بیشتر، زودتر یا دیرتر به طور متوسط چنین افزایش قیمتی را تجربه خواهند کرد.

وی یکی از تبعات کاهش قدرت خرید مردم را رونق دستفروشی بر می شمارد و ادامه می دهد: کاهش قدرت خرید، مردم را به سمت فروشنده های غیر رسمی یا فروشنده های بسیار بزرگ هدایت می کند و فروشنده های معمولی از این وضعیت زیان خواهند دید.

محکم با اشاره به اینکه فروشنده های غیر رسمی (دستفروش ها) به دلیل عدم پرداخت هزینه های اجاره ملک، مالیات و عوارض می توانند اجناس خود را با قیمت کمتری ارائه کنند، می افزاید: فروشنده های بسیار بزرگ هم این امکان را دارند که هزینه های خود را با فروش بیشتر جبران کنند بنابراین می توانند در وضعیت فعلی دوام بیاورند. اما در این میان فروشنده های خرده پا که مغازه های کوچک دارند و نمی توانند در این رقابت نفسگیری دوام بیاورند، آسیب می بینند.

این اقتصاددان رونق دستفروشی هم یک آسیب و هم نشانه یک آسیب ذکر می کند و می گوید: یک بیماری ممکن است علائمی داشته باشد؛ مثلا شخص تب می کند. این تب می تواند به مغز بیمار آسیب برساند اما تب بیماری نیست بلکه نشانه بیماری دیگری مانند عفونت گلو می تواند باشد. دستفروشی هم همین است. این موضوع از یک طرف نشان می دهد افراد نمی توانند در شرایط عادی و به صورت قانونی فعالیت خود را انجام دهند و از طرف دیگر فروش کالا به صورت دستفروشی برای خریداران هم مشکلاتی به همراه دارد. ضمن اینکه بسیاری از دستفروش ها اساسا شغلشان فروشندگی نیست مثلا فرد کارگر ساختمانی بوده اما چون کاری پیدا نکرده مجبور به دستفروشی شده است.

قیمت های متفاوت؛ خریداران سرگردان

راسته پرده فروش ها مثل همه خیابان های دیگر این روزها شلوغ است. خانمی خسته از خرید به همراه دختر و همسرش در گوشه ای نشسته است و با هم حرف می زنند. خسته نباشیدی می گویم و می پرسم توانسته خرید کند؟ حسابی کلافه است و سوالم را با سوال دیگری جواب می دهد. ” مگر در این آشفته بازار می توان خرید کرد؟” چرایش را می پرسم. “هر مغازه ای برای خودش یک قیمتی می دهد. یک ماه است به دنبال پارچه پرده ای مناسب بازار را زیر و رو کردم قیمت ها از متری ۱۸هزار تومان تا متری ۳۰۰هزار تومان متفاوت است. همه هم قسم می خورند که جنس اصل ترک هستند. نه نظارتی روی قیمت هاست نه روی مغازه ها.”

جلوتر مغازه داری با چند خانم بر سر قیمت پارچه چانه می زند. زنان قیمت را خیلی بالا می دانند و قصد خارج شدن دارند و مغازه دار سعی می کند به هر طریقی برای خرید راضیشان کند. ماجرا  آنقدر ادامه می یابد که فروشنده حاضر می شود پارچه ای را که چند لحظه پیش ۸۵هزار تومان قیمت داده بود به قیمت ۴۵هزار تومان بفروشد. اما خانمها آنقدر از پایین آمدن اینگونه قیمت تعجب کردند که دیگر نمی توانند به فروشنده اعتماد کنند.

مترو سواری به خیابان های بالای شهر می کشاندم. بیشتر برندهای معروف این خیابان در حراج پایان فصل قرار دارند. تعداد خریدارها چندان زیاد نیست اما دستانشان پر است از اجناسی که خریدند.

مریم با چهره ای راضی در حال خارج شدن از مغازه است. می پرسم از خریدت راضی هست؟ با کمی مکث جواب می دهد: خوب بود. جنس ها حسابی تخفیف خورده بود و توانستم چندتا شلوار و بلوز با قیمت های مناسبی بردارم. می گویم چقدر خرید کردی. از سوالم جا می خورد اما جوابم را می دهد: کمی بیشتر از یک میلیون تومان. هم برای خودم خرید کردم و هم برای همسرم.

عده ای افزایش مصرف گرایی در جامعه و تلاش افراد برای نشان دادن این موضوع را دلیلی بر احساس کاهش قدرت خرید در مردم می دانند.

اما مجتبی محکم اقتصاددان این موضوع را رد می کند و می گوید: اگر میزان متوسط مصرف سالانه  هر فرد را در سال ۹۶با سال ۵۵مقایسه کنیم متوجه می شویم که این مقدار کاهش چشمگیری داشته است. البته شاید ظاهر زندگی مردم پر زرق و برق تر از گذشته شده باشد اما واقعیت این است که سفره های مردم نسبت به گذشته  کوچکتر شده است.

به گفته وی بیاد به این نکته توجه داشت که با توجه به پیشرفت تکنولوژی هزینه تولید بسیاری از اقلام مصرفی نسبت به گذشته کاهش چشمگیری یافته اما در کنار این کاهش، هزینه های زندگی آنقدر بالا رفته که مردم نتوانستند از این پیشرفت لذتی ببرند و آن را احساس کنند.

وعده ثبات در بازار آجیل و میوه شب عید

خریدهای عید به پوشاک محدود نمی شود. آجیل و میوه و شیرینی هم از ملزومات عید است که نمی توان در خانه ماند و مهمان داشت و از زیر بار خریدشان شانه خالی کرد. آجیل فروشی خیابان چندان پر رونق نیست با فروشنده که صحبت می کنم می گوید: دیگر کمتر کسی توان خرید پسته و بادام کیلویی ۵۰ و ۶۰هزار تومانی دارد. خیلی ها ترجیپح م یدهند آجیل را از پذیرایی عید حذف کنند و یا با آجیل های جدید مثل کراکرهای بادام زمینی و آجیل های هندی جایگزین کنند. پسته شامی و انواع تخمه هم گزینه های دیگری هستند که با توجه به قیمت بالای آجیل های دیگر به ظرف های آجیل راه پیدا کردند.

میوه نیز دچار همین وضعیت شده است. مینا می خندد و می گوید: امسال تصمیم دارم برای کمک به خانواده خریدهای عید را خودم به عهده بگیرم . تازه فهمیدم قیمت ها چقدر بالا هستند. چند روز پیش پدرم یک صندوق پرتقال با قیمت بالایی برای عید خریده که شاید همه را آب بگیرید یک لیوان آب پرتقال ندهد.

مینا ادامه می دهد: به نظرم مسافرت برویم و در خانه را ببندیم خرجمان کمتر می شود تا بخواهیم از مهمانان نوروزی پذیرایی کنیم. این روزها دائم به خودم می گویم خوش به حال آنها که در شهر دیگری به جز شهر خودشان زندگی می کنند و این چند  روز عید را مهمان خانواده هایشان هستند. نه خرید آجیلی دارند و نه خرید میوه و شیرینی.

علی هم از وضعیت بازار میوه و شیرینی شاکی است. می گوید: مگر چقدر حقوق گرفتیم که باید دویست سیصد هزار تومانش هم خرج آجیل و میوه کنیم. من که به خانمم هم گفتم امسال تنها می توانم یکی دو کیلو شکلات بخرم و دیگر از چند مدل شیرینی عید و انواع آجیل خبری نیست. یعنی ندارم که بتوانم بخرم.

با این وجود و شکایت های مردم از قیمت بالای آجیل و کمبود توان مالی برای تامین آن، آمار مصرف آجیل حکایت دیگری دارد. به گزارش صدا و سیما رئیس اتحادیه فروشندگان آجیل و خشکبار از افزایش سه برابری مصرف آجیل در ایام عید نسبت به شب چله خبر داد و گفت: با توجه به کاهش مصرف آجیل در تابستان صاحبان واحدهای صنفی در این بخش تمایل به فروش کالای خود دارند بنابراین سعی بر آن است که افزایش قیمت نداشته باشیم.

مصطفی احمدی قیمت تخمه ژاپنی شور و تخمه کدو را در ایام اوج مصرف بسیار مناسب و دارای صرف اقتصادی برای خانوار دانست و به مردم توصیه کرد که در ایام عید بیشتر انواع تخمه خریداری کنند.

یکی از نکات جالب در خرید و فروش آجیل مشخص نبودن قیمت هر کیلو از انواع آجیل است که به گفته احمدی ناشی از تنوع و کمیت و کیفیت آجیل های موجود در بازار است و قیمت مصوب اتحادیه برای آن وجود ندارد.

رییس اتحادیه بارفروشان نیز در گفتگو با خبرگزاری صدا و سیما از تامین میوه شب عید خبر داد و گفت که قیمت میوه در شب عید افزایش چندانی نمی یابد.

صابری هرندی قیمت هر کیلو پرتقال تامسون را در بازار عمده فروشی از ۱۲۰۰تا۲۰۰۰تومان و قیمت پرتقال جنوب را از ۳۰۰۰تا۵۵۰۰ تومان عنوان کرد. این قیمت ها تا زمانی که به دست مصرف کننده برسد افزایش می یابد.

البته صابری از مردم خواست که خرید میوه شب عید را به روزهای پایانی سال موکول و بعد از بیست و ششم اسفند ماه اقدام به خرید کنند. زیرا میوه های ذخیره شده برای عید از بیستم اسفند ماه به بازار تزریق می شود.

باید دید همه این وعده های عدم افزایش قیمت تا چه حد می تواند نگرانی های مردم را از تامین مخارج هزینه های عید کاهش دهد و چشم انداز سال نو را برای آنها روشنتر سازد.

هرچند این چشم انداز برای برخی از کارشناسان چندان هم روشن نیست و پیش بینی ها انها حکایت از بدتر شدن وضعیت اقتصادی مردم دارد. محکم نیز در میان این اقتصاددانان قرار دارد و معتقد است چشم انداز روشنی قابل مشاهده نیست.

وی با بیان اینکه نمی خواهم موضوع را سیاسی کنم می افزاید: همین که به لحاظ بین المللی در وضعیت خوبی قرار نداریم موجب می شود که وضعیت ما در آینده آسیب پذیر باشد. در داخل هم دولت شجاعت کافی برای صحبت کردن با مردم را ندارد و امور را به صورت “امروز بگذرانیم تا فردا چه می شود” مدیریت می کند.

محکم در عین حال انتقاداتی نیز به برخی تصمیمات جمعی مردم دارد و در این باره می گوید: مردم اگرچه به صورت فردی می دانند که چگونه باید تصمیم بگیرند اما در برخی مواقع به صورت جمعی تصمیم های درستی نمی گیرند که این در نهایت به ضرر همه تمام می شود. به عنوان مثال اگر از عموم مردم  سوال شود که ثابت ماندن قیمت بنزین برای سال آینده خوب است یا بد؛ احتمالا بیشتر آنها خواهند گفت که خوب است. اما واقعیت این است که اصلا خوب نیست و بسیار هم بد است. یا اینکه در پاسخ به این سوال که ادامه پرداخت یارانه ها به صورت فعلی آیا به نفع مردم است یا خیر؛ احتمالا اکثریت مردم می گویند که خوب است اما واقعیات اقتصادی نشان می دهد که این وضعیت حتی برای افراد فقیر هم خوب نبوده است. چون در نهایت این یارانه ها اگر بتواند، فقط امروز مردم را تامین کند اما برای ۵سال آینده مردم تقریبا کاری انجام نخواهد داد.

این اقتصاددان به قیمت سکه یک گرمی در سال اول پرداخت یارانه ها اشاره می کند و ادامه می دهد:  در سال اولی که یارانه ها پرداخت شد سکه یک گرمی ۵۰هزار تومان بود و یارانه همین ۴۵هزار تومان. اما حالا سکه یک گرمی ۳۳۰هزار تومان است. به عبارت دیگر فاصله یارانه با سکه در آن زمان فقط ۱۰درصد بود اما ببینید حالا چقدر شده است؟

وی با بیان اینکه مردم این یارانه را خرج امور روزمره می کنند، اضافه می کند: این در حالی بود که اگر همین پول سرمایه گذاری می شد در نهایت به اشتغال منتهی می شد و ثمره آن را در آینده می دیدیم. در مورد بنزین هم همین وضع است. بالاخره دولت مجبور می شود که بنزین را به قیمتی نزدیکتر به قیمت واقعی آن بفروشد اما آن زمان بیشتر به مردم فشار خواهد آمد. با این حال دولت با هدف آرام نگه داشتن وضعیت فعلا آن را ارزان فروشی می کند البته از جیب مردم. منابعی که می شد به جای ارزان فروشی بنزین صرف ایجاد اشتغال شود یا حتی به مردم فقیر مواد غذایی ارزانتر داده شود. اما چنین کاری انجام نمی شود و تبعات منفی آن را در آینده مشاهده خواهیم کرد.

انتهای پیام